استرس بیدلیل؛ چرا گاهی بدون دلیل استرس داریم؟
استرس و اضطراب یکی از شایعترین اختلالات ذهنی در سرتاسر جهان هستند و هرازگاهی ما را تحت تأثیر قرار میدهد. گاهی برایمان سؤال میشود که چرا استرس بیدلیل داریم و یا یک اتفاق ناخوشایند را انتظار میکشیم. اضطراب و استرس زمانی ناخوشایندتر است که دلیل آن را ندانیم و ناگهانی دلهرهآور ظاهر شود. گرچه چنین حسی ممکن است کموبیش در بسیاری از افراد دیده شود. در برخیها که دچار اختلال اضطرابی هستند و یا به پانیک (هجوم ناگهانی وحشت) مبتلا هستند حالت مزمن به خود میگیرد و شیرینی زندگی را به تلخی متمایل میکند.
اگر دچار مشکلات اضطرابی هستید بدانید که تنها نیستید و افراد زیادی سالانه این مشکل را تجربه میکنند طبق آمار رسمی انجمن افسردگی و اضطراب آمریکا سالانه بالغ بر ۴۰ میلیون نفر تنها در ایالات متحده برای چنین مشکلی به روانپزشکان و روانشناسان مراجعه میکنند. شاید برخیها وجود چنین اختلالی را در خود کتمان کنند و یا برخی دیگر از قدم برداشتن برای درمان آن خجالت میکشند. بهتر است بدانیم که پذیرفتن اختلال ذهنی اولین گام بهسوی درمان آن است.

علت بروز ناگهانی اضطراب و استرس بیدلیل چیست؟
عوامل متعددی در ایجاد چنین اختلالی در افراد نقش دارند که مهمترین آنها شامل زمینه ژنتیکی، محیط پراسترس، ترسهای گذشته، شیمی مغز، حوادث و فاکتورهای محیطی هستند. استرس و پانیک یک چاشنی دارند که با محرک خاصی فعال میشود. این محرک ممکن است یک موقعیت، یک فرد، یک تصویر ذهنی، یک خبر و سایر عوامل باشد.
بسیاری از مردم از محرکهای خودآگاه نیستند و در نهایت به این نتیجه میرسند که استرس آنها بدون دلیل رخ میدهد. بدن انسان دارای یک سیستم جنگوگریز است که هرگاه با عامل خطرآفرین و تهدیدکنندهای روبرو گردد باعث فعالسازی سیستم سمپاتیک در مغز میشود. در افراد مبتلا به پانیک و اختلالات اضطرابی محرکهایی نظیر صحبت کردن در جمع و یا حضور در یک مراسم که شاید برای بسیاری از افراد عادی به نظر برسد برای آنها فعالکننده عصبهای سمپاتیک است و علائم مرتبط با ترس، استرس و اضطراب را در وی شعلهور میکنند.
چطور باید بدانم که اضطرابم نیاز به درمان دارد؟
هرگاه هر اختلال ذهنی مثل اضطراب، استرس و پانیک به حدی برسد که شما را از انجام دادن برخی کارهای روزمره منصرف کند و یا در کیفیت و لذتبردن از زندگی شما خللی ایجاد کند، باید به دنبال راهحل و درمان آن باشید. شاید تصور بسیاری از مردم این باشد که اگر چنین اختلالاتی را به حال خود رها کنیم خودبهخود برطرف میشوند اما تحقیقات نشان میدهد که اگر این اختلالاتی درمان نشوند بهمرورزمان تبدیل به یک الگو شده و درمان آن بسیار دشوارتر است.
بیشتر بخوانید: معرفی قرص های ضد استرس
یکی از اصول مهم در بهداشت روان، پذیرفتن مشکل و بیماری خود و در وهله بعد اقدام برای درمان آن است. در برخی افراد مشکل با یک دوره کوتاه درمانی برطرف میشود اما در برخی دیگر به دلیل شدید بودن نوع اختلال نیاز به درمان بلندمدت و فشرده است.

در چه شرایطی اضطراب و استرس بهعنوان یک اختلال واقعی محسوب میشوند؟
جواب این سؤال را پزشک متخصص میتواند تعیین کند اما نشانهها و علائم اشارهشده در ادامه مطلب میتواند به یافتن این پاسخ کمک کند چراکه نشانههای زیر همان علائمی هستند که روانپزشکان به دنبال یافتن آنها هستند:
- درآنواحد در مورد بسیاری از مسائل نگران هستید و هرازگاهی از یک مشکل به مشکل دیگر میپردازید
- تشویش و اضطراب بیش از ۶ ماه به طول انجامیده است
- احساس ناتوانی در کنترل ترس بهطوریکه کاملاً تسلیم ترس هستید
- بیقراری و زودرنجی زیاد
- خستگی و بیرمقی مفرط
- دشوار شدن تمرکز و پاک کردن ذهن از مشغلههای فکری
- گرفتگی عضلانی و دردهای عمومی بدن
- اختلال در خواب مثل دیر به خواب رفتن و یا کیفیت خواب نامناسب
اگر این علائم را در خود میبینید برای جستجوی درمان تردید نکنید و حس خجالت و ترس را به خود راه ندهید. همانطور که بیان شد بسیاری از مردم با چنین مشکلاتی دست به گریباناند و به متخصصین این حوزه مراجعه میکنند. پزشکان متخصص در این زمینه نظیر روانپزشکان، روانشناسان و روانکاوان صلاحیت تشخیص و درمان را کسب کردهاند و قادرند شما را برای رسیدن به یک زندگی سالمتر و شیرین کمک کنند.
تفاوت استرس بیدلیل، اضطراب و پانیک
گام اول برای درمان اختلالات ذهنی آگاهی هر چه بیشتر در مورد حالات روانی و آموختن مطالب مهم در این زمینه است که میتواند مسئله را برای شما آشکار کند. در این قسمت از مقاله به تفاوتهای استرس، اضطراب و پانیک پرداختهایم تا بهتر با موضوعات ذهنی و راهحلهای درمانی ارتباط برقرار کنید.
استرس بیدلیل حاد
این نوع استرس بسیار شایع بوده و در مورد مسائلی که در حال حاضر در جریان است و یا در مورد یک رویداد در آینده نزدیک بروز میکند. برای مثال دانشجو ممکن است با نزدیک شدن بهروز دفاع پایاننامه دچار استرس شود اما پس از اتمام جلسه دفاع استرس او برطرف شده و به حالت عادی خود برمیگردد.
استرسهای حاد معمولاً در مسائل جدید بروز کرده و راهحل آشکاری برای پایان یافتن آنها وجود دارد. این نوع استرس معمولاً عوارض جسمانی و ذهنی چندانی به دنبال ندارد چراکه بدن از آمادگی لازم برای مواجه با چنین استرسهایی برخوردار است. البته بسته بهشدت استرس ممکن است عوارض کوتاهمدت مثل سردرد و به هم ریختن روده و معده دیده شود.

استرس بیدلیل مزمن
این نوع استرس بلندمدت بوده و عوارض جسمی و ذهنی بیشتری به دنبال دارد. مشکلات مالی، اختلافات خانوادگی و محیط کار پرتنش نمونههایی از استرسهای مزمن هستند. در چنین شرایطی فرد راه حل مشخص و شفافی برای برطرف کردن مسائل در دسترس نمیبیند. در این روند ناسالم، سطح هورمونهای اضطرابی خون همچون کورتیزول بهصورت طولانیمدت افزایش مییابد و پیامدهای زیر را به دنبال دارد:
- بیماریهای قلبی و عروقی
- اختلالات تنفسی
- اختلالات خواب
- کاهش توان سیستم ایمنی
- تأثیر منفی بر قدرت باروری
- دیابت نوع دو
- افزایش فشار خون
با مزمن شدن این حالت و خو گرفتن شخص به اضطراب، ویژگیهای نامطلوب مثل سرخوردگی و ناامیدی در شخصیت وی نهادینه میشود. چنین روندی درصورتیکه درمان نشود و یا فرد به درمان آن رغبتی نشان ندهد عواقب جدی مانند مرتکب شدن اعمال مجرمانه، بروز بیماریهای قلبی و اقدام به خودکشی را به دنبال دارد.
چه کسانی بیشتر در معرض استرس بیدلیل و اختلالات اضطرابی هستند؟
به گفته وبسایت my.clevelandclinic مجموعهای از عوامل ژنتیکی و محیطی میتواند خطر ابتلا به این نوع اختلالات را افزایش دهد. عوامل زیر هم میتواند در بروز این اختلالات موثر باشد.
- بعضی ویژگیهای شخصیتی مثل خجالتی بودن
- تجربه ضربههای روحی شدید در کودکی و یا جوانی
- سابقه خانوادگی بیماریهای ذهنی
- بعضی از مشکلات جسمانی مثل اختلالات تیروئیدی و یا آریتمی قلب
اختلال اضطرابی
در این اختلال ذهنی، فرد در موقعیتهای خاصی واکنشهای غیرمنطقی و متوهمگونه بروز میدهد و علائمی مثل تپش قلب و تعریق زیاد ظاهر میشود. در فرد دچار این اختلال همواره افکار منفی و ترس در پسزمینه ذهن وی پرسه میزنند و مشکلات زیر را پدید میآورند:
- کاهش قابلتوجه عملکرد و بازدهی فرد
- واکنش بیشازحد نسبت به شرایط استرسزا
- عدم تسلط بر هیجانات در مواجه با شرایط استرسزا
اختلال اضطرابی خود برحسب علائم آن به چهار دسته تقسیمبندی میشود:
- اختلال اضطرابی فراگیر (GAD)
- پانیک
- فوبیا
- اختلال اضطراب جدایی

یکی از مواردی که فرد بیدلیل و بدون محرک خاصی دچار استرس میشود مربوط به اختلال اضطرابی فراگیر است. در این شرایط فرد در بیشتر روزهای هفته در مورد مسائل مختلف مثل مسائل کاری، روابط و یا سلامت خود و اطرافیان دلهره و آشوبی در وجود خود احساس میکند. علائم این نوع اختلال شامل دشوار شدن تمرکز و اختلالات خواب است. این اختلال شیوع بالایی دارد و بعضی از منابع، شیوع آن را ۳۰ درصد جمعیت اعلام کردهاند. این مشکل ذهنی معمولاً از نوجوانی و اوایل بلوغ نمایان میشود.
علائم اختلال اضطرابی چیست؟
نوع علائم بستگی به نوع اختلال اضطرابی دارد اما علائم عمومی آن شامل موارد زیر است:
- دستهای سرد و عرق کرده
- خشکی دهان
- تپش قلب
- تهوع
- بیحسی و یا سوزن و سوزن شدن دستوپا
- گرفتگی عضلانی
- تنگی نفس
علائم ذهنی شامل موارد زیر است:
- احساس ترس شدید
- کابوسهای شبانه
- تداعی مکرر حوادث تلخ گذشته
- افکار غیرقابلکنترل و منفی
علائم رفتاری شامل موارد زیر است:
- ناتوانی در حفظ آرامش
- رفتارهای وسواسگونه مثل شستن پیاپی دستها
- مشکل در خوابیدن

اختلال اضطرابی چگونه تشخیص داده میشود؟
اگر به علائم ذکرشده در خود پی بردهاید به پزشک متخصص مراجعه کنید. پزشک با معاینه بدنی و نیز پرسیدن سؤالاتی از شما نوع اختلال را تشخیص میدهد. تست آزمایشگاهی و یا روش تصویربرداری برای تشخیص این عارض وجود ندارد اما پزشک با انجام تستهای روانشناسی و معاینه فیزیکی و در صورت لزوم ارجاع شما به همکاران متخصص در سایر زمینهها، دیگر علل احتمالی عارضه را ارزیابی میکند.
برای درمان اختلال اضطرابی به چه پزشکی مراجعه کنیم؟
روانشناسان، روانپزشکان و روانکاوان قادرند که انواع اختلالات ذهنی را تشخیص داده و به درمان آنها کمک کنند.
اختلال اضطرابی چگونه درمان میشود؟
خوشبختانه برای این اختلال همانند تمامی مشکلات سلامتی درمان و راهحلهای شفابخشی در دسترس است. اختلال اضطرابی یک مشکل در دیدگاه شما به زندگی و یا دیسیپلین شخصی نیست بلکه ریشهدار است و باید به کمک افراد باتجربه برطرف شود. سالها تلاش و پژوهش محققان در زمینه سلامت ذهن، به ابداع روشها و تکنیکهای درمانی منتهی شده است که در شفای این بیماری بسیار مؤثر هستند.
پزشک بر اساس نوع علائم بالینی و ذهنی شما از روش تمرینهای ذهنی و تجویز دارو استفاده میکند تا بهترین نتیجه در کمترین زمان ممکن رقم بخورد. تعدادی از داروهای مورداستفاده برای درمان اختلال اضطرابی بهشرح زیر است.
داروهای ضد اضطراب و استرس
این دسته از داروها مثل بنزودیازپینها در کاهش استرس و اضطراب مؤثر هستند. این داروها یا کوتاه اثر مثل تریازولام و یا متوسط اثر مثل آلپروزولام هستند. به دلیل آنکه با گذر زمان از اثر داروهای ضداضطرابی کاسته میشود پزشک در ادامه دوره ممکن است داروهای ضدافسردگی نیز همراه با بنزودیازپینها تجویز نماید.
داروهای ضدافسردگی
این داروها اگرچه برای درمان افسردگی مجوز گرفتهاند اما با صلاحدید و تشخیص پزشک، برای درمان اختلال اضطرابی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. داروهای ضدافسردگی تولید بعضی از هورمونهای شادیآور مغز مانند سروتونین و دوپامین را تقویت میکنند.
داروهای بتا بلاکر
اگرچه این داورها معمولاً برای کنترل فشارخون مورداستفاده قرار میگیرند اما قادرند که بعضی از علائم مرتبط با اضطراب مثل تپش قلب، لرزش دست و تعریق را کنترل کنند. از این داروها میتوان به پروپرانولول (ایندرال) اشاره کرد که این روزها کاربرد فراوانی دارد.
همچنین با مصرف برخی مواد غذایی میتوانید تا حدودی بر استرس غلبه کنید. اگر این پرسش برای شما به وجود امده است که برای رفع استرس و دلشوره چه بخوریم؟ این مقاله از هومکا را از دست ندهید.

درمانهای غیر دارویی استرس بیدلیل و اضطراب چیست؟
درمان شناختی-رفتاری
رایجترین و پرکاربردترین شیوه درمانی انواع استرس و اضطراب به شمار میآید. در این روش درمانی، افکار و رفتاری که دردسرساز هستند شناساییشده سپس با الگوهای مناسب جایگزین میشوند.
مواجهه درمانی
در این روش ترسهای عمقی که در پشت اختلال اضطرابی نهفتهاند، شناساییشده و در محیطی امن فرد با کمک پزشک خود با ترس روبرو میشود. در این روش با استفاده از گفتگو در مورد ترس و یا اجرای یک سناریوی واقعی، بیمار روش غلبه بر ترس را فرامیگیرد.
روانکاوی
این رویکرد درمانی یکی از تکنینکهای روانشناسان برای پیبردن ریشهای به مسئله اضطراب است. روانکاو با بررسی اتفاقات و حوادث گذشته به دنبال یک ناهنجاری و تعارض در ضمیر ناخودآگاه است تا بتواند فکر و خیال معیوب را به سطح آورد و آن را درمان کند.
توجه داشته باشید که این مطلب، جایگزین نظرات و توصیههای تخصصی پزشکان نیست و هرگز از این مطلب بهعنوان جایگزین توصیه پزشکان استفاده نکنید.




سلام، من چند سالی هست که در برابر دعوا یا هر اتفاقی اضطراب شدید میگیرم جوری که انگار چیزی در بدن من هست و من مثل معتادها به هر طرفی میرم ، بیقرار میشم و آخرش بالا میارم و این اضطراب از شب شروع میشه تا صبح ، سفر میرم یا اگر خونه ی کسی باشم که قرار باشد شب رو اونجا باشم اضطراب شدید میگیرم جوری که آرزوی مرگ میکنم ، هر ثانیش برای من یک سال تموم میشه، ولی از صبح تا قبل هوا تاریکی هر کدوم از این مورد ها باشه من حالم خوبه ، واقعا نمیدونم چیکار کنم
این استرس ریشه در کودکی داره که زمان مشخصی رو داره و باعث تلقین شما هم شده،اما نگران نباشید باید حتما روان درمانی و دارو مصرف کنید
مدتهاست حالت تهوع شدید و بی اشتهایی غیر قابل توصیفی دارم. در حدی که وزنم نرماله و تمام مدت سعی میکنم بزور غذا بخورم تا خودمو بتونم سرپا نگه دارم. حدود یک سال شایدم یکسال و نیمه که اینطوری شدم. دنبال دلیل حالت تهوع شدید و بی دلیل میگشتم و بین تمام دلایل اضطراب و چند دلیل دیگه برام منطقی تر جلوه میکرد. نسبت به تمام بوهای محیط و حتی مزه ها خیلی حساس شدم. قبلنا به هیچ وجه اینطوری نبودم. احساس میکنم مزه ها و بوهارو متفاوت از بقیه تشخیص میدم. انگار توی من این تشخیص غلظت بیشتری داره. یعنی انگار عمقشو کاملا متوجه میشم و این باعث میشه از یسری بوها واقعا متنفر باشم و حالت تهوع بدون استفراغ بهم دست بده. نمیتونم جلو عق زدن و خودمو بگیرم و ناگهان حس میکنم اب دهنم بیش از حد داره ترشح میشه.همچنین من توی حدود همین یکسال خیلی مضطرب شدم و توی شرایط استرسی دقیقا همونطوری که توی متن اشاره شد خیلی حساس میشم و حالم واقعا بد میشه. دستام از بچگی عرق میکرده و عرقشم بیشتر مواقع سرد بوده. دلشوره ی بی دلیل و استرس غیرقابل کنترلی دقیقا همین امروز اومده به سراغم؛ از وقتی که بیدار شدم. خیلی احساس گرسنگی میکنم ولی از هرغذایی که فکرشو بکنید در حال حاضر متنفرم و هیچ چیزی نمیخوام بخورم. اما واقعا گرسنمه. نمیدونم چطور باید این احساس رو بهتون القا کنم تا متوجهش بشید. جدا از تمام اینا چون میدونم با این تکنیکای نفس عمیق و اینا استرسم از بین نمیبره سعی میکنم باهاش بسازم ولی داره دیوونم میکنه. انگار یه چیزی که مشخص نیست چیه و حتی نمیشه درست توصیفش کرد توی دلم واقعا وجود داره. میتونم به قطع یقین بگم که دقیقا یه چیزی داره توی دلم شور میزنه. اصلا استرس مزخرفیه. قبلنا هم این اتفاق خیلی برام افتاده. ولی الان بی دلیل یهو نمیدونم چرا باید اینجوری بشم…
سلام
استرس دارم از چیزای که قرار نیست تو زندگیم اتفاق بیوفته و میترسم همش تو فکرم که اگه اون اتفاق بیوفته چی وقتی فکر کنم پتش قلبم بالا میره و خیلی میترسم و استرس دارم
همش هم الکی ولی بازم استرس دارم من چیکار کنم
سلام به شما
استرس عامل بسیار مهمی در ایجاد ناراحتی روحی و همینطور شروع بیماری های جسمی هست. باید علاوه بر ریشه یابی، به درمان اون بپردازین و روش های کنترل استرس رو یاد بگیرین.حتما از یک روانپزشک کمک بگیرین.
سلام ببخشید من ۳۹سالمه چند سال پیش اعصابم بهم ریختهبودبه پزشک روانپزشک مراجعه کردم قرص الپرازلام وپرانول واسم تجویز کرد والان چند سالی هست که همون داروها رو استفاده میکنم ولی چند وقتی هست که باز خیلی استرس های بیدلیل دارم تپش قلب میگیرم همش فکر میکنم خبر بدی برام درراهه حالم خوب نیست توان مالی هم ندارم که دکتر برم میشه راهنمایم کنینن باید چکار کنم ممنون میشم
سلام دوست عزیز
همه چیز در روانپزشکی دارو درمانی نیست. برای شرایطی مشابه شما، رواندرمانی بسیار مهم تر هست که باید ادامه میدادین. درحال حاضر در مراکز دولتی خدمات روانپزشکی هم تحت پوشش بیمه هست و مبالغ معقولی داره. بسته به شهر محل سکونت به مرکز روانپزشکی دولتی مراجعه کنین.
سلام خسته نباشین من لیلا هستم ۲۶ سالمه وقتی یه صدایی کوچیک میاد میپرم از ترس نمیتونم برم عکاسی عکس. بگیرم میدونم که فلش دوربین منو میترسونه از ترس میپرم وقتی که میپرم استرس بهم میاد
سلام به شما
این ترسها، ترس ها و اختلالات شناخته شده ای هست. باید به روانپزشک مراجعه کنین و علاوه بر مصاحبه، از جلسات روان درمانی بهره ببرین تا شرایط برای شما قابل کنترل و قابل تحمل بشه.
سلام همسرم گاهی وقتا دچار استرس میشه ک حدود ۱۵ دقیقه اینا طول میکشه جوری ک حالش دست خودش نیست نمیدونیم چرا حتی خودش هم خسته شده از این بیماری باید چ کنیم نگرانم ۳۹ سال داره ممنون میشم جوابمو بدین
سلام به شما
باید از یک روانپزشک کمک بگیرین تا در جهت بررسی علت ریشهای استرس و همینطور کمک به کنترل اون، اقدام کنن. علاوه بر دارو درمانی احتمالی، جلسات روان درمانی هم بسیار کمک کننده هست.
دارو ارامبخش اینا رو چون قبلا میخورد دیگه ادامه نداد چون ن تنها کاملا خوب نشد همش درحال چرت زدن بود حس خوبی نداشت آیا غیر از دارو میتوان یه مشورت تلفنی یا حضوری داشت پیش روانکار داشته باشه ممنون از راهنمایی تون
بله حتما. گاهی جلسات روان درمانی خیلی موثر تر از درمان دارویی هم هست. در حال حاضر پزشکان متعددی امکان مشاوره آنلاین رو دارن. مهم اینه به سیر درمان پایبند باشین.
با سلام
37 ساله و آدمی به شدت استرسی هستم. حتی با هزاربار روبرو شدن با اون موقعیت..حتی در ارتباط با دوستم که بی دلیل شروع به تعریق سر و صورت میکنم… منو آزار میده با روح و روانم بازی میکنه..تو هوای سرد دوستم میاد کنارم دو کلمه حرف بزنیم بی دلیل استرس میگیرم شروع به عرق…ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام به شما
قطعا اولین و مهم ترین عامل تعریق در شما شرایط روانی هست. توصیه میشه با مراجعه به روانپزشک و استفاده از جلسات روان درمانی، روشهای کنترل استرس و مدیریت رو یاد بگیرین. بعد از اون در صورت تداوم تعریق، مسائل داخلی بررسی میشه.
سلام من ۱۳ سالم هست و یک برادر ۸ ساله دارم و داداشم شیفت مدرسش صبحیه بعدش که میخواد بیاد خونه من هی استرسشو دارم حتی وقتی از خواب بیدار میشم یا شبا کابوسشومیبینم همش هم فکر های منفی تو سرم میاد فکر میکنم داداشم نمیاد اینا…
سلام محمد عزیز
باید در این زمینه با والدین خودتون صحبت و اونها رو از شرایط روحی خودتون مطلع کنین تا در صورت لزوم از مداخله پزشک متخصص کودکان کمک بگیرن.
سلام من زیاد از حد به مسائل فکر میکنم تا جایی که چند روز پیش تو دانشگاه مهمان بودم سر یه کلاسی همین که استاد نگاه کرد اون لحظه حس بدی نداشتم ولی بعد که اومدم خونه این فکر اومد تو سرم که نکنه استاد ناراحت بوده که بعنوان مهمان رفتم سرکلاس،دوسندارم به این موضوعات توجه کنم اما نمیشه راه حل چیه؟
سلام به شما
لازم هست که حتما توسط روانپزشک معاینه بشین. قطعا جلسات رواندرمانی به بهبود اوضاع کمک خواهد کرد.
سلام دوست عزیز من خودم شرایط روحیم افتظاحه استرس دارم همش فکر میکنم فراره یه اتفاق بعد بیفته نمی دونن چیکار کنم شبا خواب پدرو مادرم و می بینم چون پدرم و مادرم فوت شدن
سلام خسته نباشید من اوایل که استرس میگرفتم مثلا میدونستم دلیلش چیه اما به مرور زمان بیشتر و بیشتر شد تا اینکه این اواخر بدون هیچ دلایلی استرس میگیرم حالا شاید بگید خب از دلیل های قبلی اما دلایل قبلی اصلا حل شدن و ربطی نداره بدون هیچ دلیلی استرس میگیرم حتی نمیدونم دلیلش چیه خانواده میگن این استرس نیست ولی واسه توضیح بهتر یک چیزی باعث میشه آرامش نداشته باشم نتونم بخوابم و حتی نتونم درس بخونم و جالبه وقتی میرم مدرسه یکم از اون حالت استرس خارج میشم ولی وقتی خونه میام نزدیک ساعت ۱۰ یا ۹ شب شروع میشه و حتی نمیتونم بخوابم اگر میشه یک راه کاری بگید
سلام حسن عزیز
شرایط شما کاملا قابل درک هست و باور داریم که بدون وجود محرک خارجی، استرس و اضطراب میتونه در بدن آدم نهادینه شده باشه. باید از یک روانپزشک کمک بگیرین تا ضمن بررسی ریشه اصلی، به شما در کنترل استرس و بهبود وضعیت روحی کمک کنن.
سلام علیرضا هستم من سرکار میرم یاکاری میخوام راه بندازم همش باخودم درگیرم استرس دل شوره باخودم درگیرم میشم تپش قلب سردرد میگیرم خوابم روحیم خراب میشه سرکار میرم یک هفته کارمیکنم فکرم درگیرمیشه انجام زودخسته میشم دلم میزنه باید چکارکنم توروخدا کمکم کنید
سلام. با توجه به علائم و نشانه هایی که عرض کردید بهتر است به پزشک روانشناس مراجعه نمایید.
سلام زهرا هستم الان در سن بلوغ هستم
ناخودآگاه پاهام رو تکون میدم ناخونم رو میخورم کم خوابی دارم درس که میخونم شاید چهار ساعت بخونم اما تو مغزم نمیره همش فکرم یک جای دیگس اما نمیدونم کجاس و هزار تا دلیل دیگه … ولی جالب این هست نمیدونم دلیلش چیه اصلا و بی دلیل است
لطفا کمکم کنید
سلام زهرای عزیز
بنظر میرسه اختلال تمرکز و توجه، و همچنین اختلال اضطرابی مطرح هست. ضرورت داره که ضمن مراجعه به روانپزشک، از جلسات رواندرمانی بهره ببرین و در صورت لزوم دارو دریافت کنین. بهترین کمک رو به خودتون خواهید کرد.